نمیمونه
بند
متن آهنگ
اون اولای دنیا که نوبت تو رسیده خدا برای چهرت یه نقاشی کشیده دوتا ابرو که قد رنگین کمونه یه جفت چشمای روشن که رنگ آسمونه که رنگ آسمونه بگو نگات چی داره که اینجور تو خاطرم میمونه یه لبخندی تو چهرته که گرم و مهربونه که گرم و مهربونه نگات وقتی که خوشحالی وقتی توی این حالی اینجوری که سرحالی می‌خندونه تا چشمام تو رو میبینه و مهرت توی این سینه و میشینه و دیگه حرفی نمیمونه نگات وقتی که خوشحالی وقتی توی این حالی اینجوری که سرحالی می‌خندونه تا چشمام تو رو میبینه و مهرت توی این سینه و میشینه و دیگه حرفی نمی مونه ثانیه‌های بی تو بس که سیاه و تلخه که عقربه‌های ساعت دور سرم میچرخه خودت می‌دونی اونقدر واسه من عزیزی می‌تونی با اون نگاهت دنیامو به‌هم بریزی دنیامو به‌هم بریزی بگو نگات چی داره که اینجور تو خاطرم میمونه یه لبخندی تو چهرته که گرم و مهربونه که گرم و مهربونه نگات وقتی که خوشحالی وقتی توی این حالی اینجوری که سرحالی می‌خندونه تا چشمام تو رو میبینه و مهرت توی این سینه و میشینه دیگه حرفی نمی مونه نگات وقتی که خوشحالی وقتی توی این حالی اینجوری که سرحالی می‌خندونه تا چشمام تو رو میبینه و مهرت توی این سینه و میشینه دیگه حرفی نمی مونه
