شاه مقصود (آلبوم امیر بی گزند)
خواننده ها
متن آهنگ
این جنگل چوب خورده تو نعره های خفیفش شیر لگد خورده داره دریاست دریای تابوت رو شونههای نحیفش مرغابی مرده داره طفلک همش لنگ نونه این سفره هر چی که داشته برداشته و بذل کرده از تشنگی نصف جونه این مشک دستاشو عمری نذر ابوالفضل کرده این صورت استخونی از فقر سیلی که میخورد دردو فراموش میکرد البته یادم نمیره وقتی جوون بود با فوت خورشیدو خاموش میکرد روحی که رو موج اف ام مینشست کنج اتاقو سرگرم بخت خودش بود لبخند میزد به آفت سیبی که نعشش همیشه زیر درخت خودش بود ای چرک رو اسکناسا ارابهی ناشناسا پیکان دلتنگ بابا بار تلنبار مونده از شهر و از یار مونده قربانی جنگ بابا پیجامهی بی ادامه چشم انتظار یه نامه تسبیح و سجاده بابا ای سرفه های پر از دود ویرونهی شاه مقصود از سکه افتاده بابا میگفت جاهل که بودم عمر عزیزم هدر شد توی صف سینماها میگفت امروز دیگه نقش مهمی ندارم توی تئاتر شماها میگفت ده سال هر روز راه دواخونهها رو ترک موتور گریه کرده از اون سر چاله میدون تا این سر توپخونه با توپ پر گریه کرده میگفت ما مرغ شامیم حالا یا بزم عروسی یا مجلس سوگواری میگفت فرقی نداریم فرق ما دوتا شبیه اسب کالسکه است و گاری میرفت و میگفت پشت لبخند سه در چهارم قسط عقب مونده دارم میگفت از من گذشته میرفت و میگفت امشب مهمون نا خونده دارم ای چرک رو اسکناسا ارابهی ناشناسا پیکان دلتنگ بابا بار تلنبار مونده از شهر و از یار مونده قربانی جنگ بابا ای آخرین شاهنامه افسانهی بیادامه بی سنگ و کباده بابا تنهایی پرده خونا ته مونده پهلوونا از اسب افتاده بابا