کافه نادری

0

خواننده ها

موزیک: رضا یزدانی

متن آهنگ

توی کافه نادری کنج همون،میز بلوط دو تا صندلی لهستانی هنوز منتظرن تا من و تو بشینیم گپ بزنیم مثل قدیم شب بشه مشتریا تا آخرین نفر برن ما همیشه اولینو آخرین بودیم عزیز هم تو تابستون داغ هم توی پاییزای سرد تابلوی بسته و باز پشت شیشه درو بعد رفتن ما اون کافه چی وارونه میکرد چشمک ستاره ها رو میشمردیم یادته واسه تنهایی شب،غصه میخوردیم یادته من مثل سایه تو تو واسه من مث نفس هردومون برای همدیگه میمردیم یادته دستامون تو دست هم گم میشدیم،تو خواب شهر دل دیوونه ی من هی قدماتو میشمرد کوچه ها رو رد میکردیم تا خیابون بزرگ عطر ناب تو منو تا آخر دنیا میبرد حالا تو نیستی و این کوچه صدام نمیزنه حالا تو نیستی و بی تو دیگه کافه کافه نیست دیگه هیچ ستاره ای، جرات چشمک نداره هیچ کسی مثل من از نبودنت کلافه نیست چشمک ستاره ها رو میشمردیم یادته واسه تنهایی شب،غصه میخوردیم یادته من مث سایه تو تو واسه من مثل نفس هردومون برای همدیگه میمردیم یادته هنوز منتظرم توی کافه نادری هنوز منتظرم،توی کافه نادری کنج همون میز بلوط دو تا صندلی لهستانی هنوز منتظرن

از رضا یزدانی
ویدیو های پیشنهادی