طیبه جان

0

بند

ملودی: محلی مازندرانی/تنظیم: امین عجمی، سید جمال محمدی/ شعر بحر طویل: امین عجمی/اشعار بومی: محلی مازندرانی، امیر پازواری

متن آهنگ

ته وسه بیمه بیمار و دلتنگ ته وسه بیمه کره با یه رنگ داد بی داد ته می شرین من ته فرهاد کوهکن عشق شیرین زمبه فولاد دَم سنگ داد بی داد های برو هی نشو من همدتم ته گل نوبهار مِن شبنتم طیبه جان نمیدونم این دل چنصد مشکل تحمیل کرده بر منطق عاقل افلاک ای خالق عادل این همه سودا خدا بر تو چه حاصل راز دل من بر خودم پنهان راضی نشد بر هیچ عهد و پیمان هرکی که سر زد بر خانه ی این دل راهی نبودش بر داخل منزل از ترس اینکه منو درک نکنن من کسی رو درک نکردم نکردم از ترس اینکه منو ترک نکنن من همه رو ترک کردم های ترک کردم درود بر صافی و صفای تنهایی در خلوت خود هم مفتی و هم شاهی ولی کو تاجت و تختت نوری نداری بر تاری بختت ته وسه بیمه بیمار و دلتنگ ته وسه بیمه کره با یه رنگ داد بی داد ته می شرین من ته فرهاد کوهکن عشق شیرین زمبه فولاد دَم سنگ داد بی داد گل بو کندی تاریک خونه رِ لمپا سو کردی داد بی داد از دست دل سست بنیاد و هوس باز راضی به لغزش از هر عشوه و هر ناز از دست چشایی که ننگ ِ به درویش طالب اغوا ریشه ی تجریش بیش از پیش از همه دل کندم امید ندارم بر یاری و همدم سر بزنم من بر کوه و بیابان بلکه بتابد مه بر دل سردم های برو های نشو سر کوه وارش خلی ساله ته سه راه دره می چشم بیابون تا بیابون آخ دکفم دباره من دشت و صحرا دکفم حالا فال بگیرم از آن شیخ عجم طالعی باشد بر بخت کجم

ویدیو های پیشنهادی